جناب سلطان علیشاه در سال یکهزار و دویست و پنجاه و یک هجری قمری در بیدخت تولد یافت. جناب سلطان علیشاه از ابتدای طفولیت تحت سرپرستی مادر بزرگوار خویش رشد و نمو نمود و در سن هفده سالگی مدت ها در محضر ملا هادی سبزواری تلمذ می نمود و در تمام این ایام در جستجوی مطلوب معنوی خویش بود تا آنکه علاقه مند به ملاقات جناب سعادت علیشاه شد و به دیدار ایشان رفت و در سال یکهزار و دویست و هشتاد هجری قمری در اصفهان به دست ایشان مشرف به شرف فقر شده و زیر نظر ایشان به سلوک الی الله همت گماشت و پس از تکمیل سیر و سلوک از جانب ایشان به لقب سلطان علی و مجاز در دستگیری شدند. در سال یکهزار و دویست و هشتاد و چهار هجری قمری تصفیه باطن را به کمال رسانده و فرمان ارشاد را با لقب طریقتی سلطان علیشاه از ایشان دریافت نمودند. پس از ارتحال حضرت سعادت علیشاه، جناب سلطان علیشاه در سال یکهزار و دویست و نود و سه هجری قمری در مسند ارشاد متمکن شده و به مدت سی و چهار سال به کار هدایت اهتمام ورزیدند. در زمان ایشان که جامع ظاهر و باطن به شمار می رفتند، کار فقر و عرفان عروج یافت و همین امر کینه معاندان را برانگیخت.
در سحرگاه بیست و ششم ربیع الاول سال یکهزار و سیصد و بیست و هفت هجری قمری مطابق بیست و نهم فروردین ماه یکهزار و دویست و هشتاد و هشت خورشیدی، جانیان بالفطره به دست ناپاک خویش ایشان را شهید نمودند و حضرتش در سن هفتاد و شش سالگی از این دنیا به جهان باقی شتافت و مزار عالی مقدارش در بیدخت است.
آن جناب را تالیفات چندی است: تفسیر عرفانی قرآن مجید به نام بیان السعادة فی مقامات العبادة، شرح عرفانی احادیث مشکله اصول کافی به نام مجمع السعادات، درباره معنای حقیقی علم به نام سعادتنامه، درباره معنای عرفانی ولایت و شئون مختلف آن به نام ولایتنامه، شرح کلمات قصار بابا طاهر عریان به نام رساله توضیح، شرح آیات و اخباری که در بشارت به مومنین است به نام بشارة المومنین، حواشی بر اسفار ملاصدرا، وجیزه ای در علم نحو، تنبیه النائمین، ایضاح و تذهیب التهذیب.
مشایخ آن جناب: 1- محمد صادق نمازی (فیض علی)، 2- محمد جعفر برزکی (محبوب علی)، 3- شیخ عبدالله حائری (رحمت علی)، 4- صدرالعرفا که اجازه تلقین اوراد و اذکار مخصوص را داشته است.